نتایج جستجوی عبارت «حسین تاجبخش دبستان ولایت مدرسه شهید مفتح هنرستان شهید باهنر مریوان گلزار شهدا ۱۳۴۷/۱/۱ ۱۳۶۶/۴/۱۸ ۱۳۶۷/۱/۲۱ بیت‌المقدس ۵ لشکر ۲۸ پیاده کردستان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید فرامرز بخشی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل‌الله و الذین کفروا، یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا. آنان که ایمان آوردند در راه خدا کارزار می‌کنند و آنان که کفر ورزیدند در راه طاغوت نبرد می‌کنند. پس شما مؤمنان با دوستان شیطان بجنگید که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است. (سوره نساء، آیه 75 ) مادر، اکنون که وصیتنامه‌ام را برایت می‌خوانند، من در بین شما نیستم و شما نمی‌دانید که...
شهدا سال 61 -نامه شهید جعفر راهوار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
باری ای پدر و سرور بزرگوارم، ما هم‌اکنون در جبهه حق علیه باطل هستیم. در عملیات شرکت داشتم و امداد غیبی را به‌خوبی نظاره کرده و دیدم. مشاهده کردم که چطور ملائکه الله به یاری سربازان امام زمان می‌شتابند و علیه سربازان فریب‌خورده، سرسپرده و یاران ابرهه و نجاشی که خواستند خانه خدا را خراب کنند و مردم را به خانه‌ای که آذین و رنگی بود، رهنمون سازند؛ یاری می‌دهند. دیدیم که قرآن این مسئله را با صراحت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هوشنگ طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی می‌افشاند تا عطر دل‌انگیز آن جان‌ها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دست‌هاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خون‌بار حسین (ع) تا شهدای گلگون‌کفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سیروس مقتدر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حنظله‌وار حجله‌گاه را ترک کرد و قدم به قربانگاه عشق نهاد؛ با گام‌های مصمم چون کوهی استوار در مقابل متجاوز ایستاد و سر به خدا سپرد. سیروس، سال ۱۳۴۳ دریکی از روستاهای بخش سرچهان شهرستان آباده،  در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. کودکی را در کنار خانواده که تأمین معاش را بر پایه دامداری نهاده بود، آغاز کرد. خانواده سیروس، برای به دست آوردن مراتع خوب و مناسب از بخش سرچهان، به بخش آباده طشک ـ منطقه...
شهدا سال 64 -وصیتنامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی. سلام به تمامی شهدا. این‌جانب قربان محمدی، فرزند محمد، تاریخ تولد ۱۳۴۶، شماره شناسنامه ۱۹، صادره از خواجه جمالی به تاریخ ۱۳۶۴/۲/۹، جهت یاری از رزمندگان اسلام به جبهه‌های نور علیه ظلمت اعزام شدم. خداوندا! از تو می‌خواهم که شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بداری و از تو می‌خواهم، همان‌طوری که ما...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید رضا علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
با قامتی چون سرو و با حضوری سبز بر کویر وارد شد و مژده رویش و زندگی را به ارمغان آورد. با خون خود بر رمل‌ها نقش سرخ زد و بر پهن‌دشت آن فریاد اقامه حق را سرود. رضا، ۱۳۵۱/۱۱/۱۵ در روستای حسن‌آباد نی‌ریز نغمه زندگی را سر داد. از دوران کودکی به دلیل پاره‌ای مشکلات از تحصیل محروم ماند و برای کمک به تأمین بخشی از نیازمندی خانواده به امور کشاورزی پرداخت. ۱۳۷۰/۱/۲ لباس مقدس سربازی را...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگ‌های پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تم‌شولی" به یاد می‌آورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رجعت یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
شب ندارد سر خواب دیده در رجعت پاک تو ستاره بگریست یاد تو مرحم هر زخم عمیق یاد و رؤیای تو با جان من است لیک این قلب فرورفته به مرداب گناه هیچ امیدش نیست اندر این رویش گلهای گرانبار امید با حضور شب تاریک و سیاه گنهش با سپاه سیه معصیت اندر نگهش از تو گلزار گران گل چیند شب ندارد سر خواب شوق دیدار تو با صاعقه‌ها باران‌ها با باد با ژاله گلهای شفق با نسیمی از کوه می‌آید لیک رفتن و رسیدن را پای پرآبله نتواند، آه 6/1/60 13 نی‌ریز  ...